JAI NewsRoom مدیریت

فلسفه به زبان ادبیات

24 مهر 1400 | 12:30
فلسفه به زبان ادبیات

به گزارش آتیه آنلاین، فریدریش ویلهِلم نیچه در ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ به دنیا آمد. او فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، جامعه‌شناس، آهنگساز و لغت شناس بزرگ آلمانی و استاد زبان لاتین و یونانی بود که آثارش تاثیری عمیق بر فلسفه غرب و تاریخ اندیشه مدرن بر جای گذاشته‌ است.

نیجه در سال ۱۸۶۹ با ۲۴ سال سن، به کُرسی لغت شناسی در دانشگاه بازل دست یافت که جوان‌ترین فرد در نوع خود در تاریخ این دانشگاه به‌شمار می‌رود. در سال ۱۸۷۹ به خاطر بیماری‌هایی که در تمام طول زندگی با او همراه بود، از سمت خود در دانشگاه بازل کناره‌گیری کرد و دهه بعدی زندگانی‌اش را به تکمیل هسته اصلی آثار خود که تا پیش آن به نگارش درآورده بود، اختصاص داد. او بیماری خود را موهبتی می‌دانست که باعث زایش افکاری نو در وی شده‌است. در سال ۱۸۸۹ در سن ۴۴ سالگی، قوای ذهنی‌اش را به‌طور کامل از دست داد و دچار فروپاشی کامل ذهنی گردید. او سال‌های باقی‌مانده عمر را تحت مراقبت مادرش (تا زمان مرگ او در سال ۱۸۹۷) و پس از آن خواهرش الیزابت فورستر نیچه گذراند و سرانجام در سال ۱۹۰۰ در گذشت.

نیچه و ایرانیان

اطلاعات وسیع نیچه در زمینه زبان‌ها، تاریخ، فرهنگ، از جمله یونانی و رومی و پژوهش‌هایی که صورت می‌دهد نشان از تسلط او بر فرهنگ و فلسفه ایران باستان دارد؛ مثلا در «روزگار تراژیک یونانیان» که از نخستین آثار او است. شناخت او درباره تاریخ و فرهنگ یونان و روم، و مطالعه آثار تاریخیِ بازمانده از ایران باستان، سبب آشنایی و علاقه زیاد او به تاریخ و فرهنگِ ایرانِ باستان گردید. او در آثارِ خود، شامل پاره‌نوشته‌ها و یادداشت‌های بازمانده در دفترهای او، که حجم زیادی از کلِ نوشته‌های او را شامل می‌گردد، از فرهنگ ایرانِ باستان مکرراً یاد می‌کند. توجه نیچه به ایران باستان در انتخاب «زرتشت» به عنوان پیامبر فلسفه او و قهرمان مشهورترین اثرش «چنین گفت زرتشت» به وضوح نمایان است. نیچه به تاریخ ایران پس از ظهور اسلام علاقه‌ای نشان نمی‌دهد، البته بعضاً اشاره‌های گذرایی به مسلمانان می‌کند از جمله به حشاشین. در میان چهره‌های برجسته تاریخ ایران در دوره اسلامی، نام سعدی فقط یک بار در دفترهای نیچه ذکر شده اما به حافظ چندبار اشاره می‌شود.

فلسفه به زبان ادبیات

زرتشت چه گفت؟

چنین گفت زرتشت یک داستان فلسفی و شاعرانه است که نیچه آن را طی سال‌های ۱۸۸۳ تا ۱۸۸۵ نگاشته‌است. شخصیت اصلی این رمان فلسفی شخصی به نام «زرتشت» است که نامش از زرتشت پیامبر ایرانی گرفته شده‌است. نیچه در این کتاب عقاید خود را از زبان این شخصیت بیان داشته‌است. این اثر نیچه مستقیماً الهام بخش ریشارد اشتراوس، موسیقی‌دان آلمانی گردید که در ۱۸۹۶ یک «پوئم سمفونیک» به نام چنین گفت زردشت (اپرای ۳۰) ساخت که از درخشان‌ترین آثار این نوع است. عقایدی میان زرتشتیان و بومیان و عشایر کوه سبلان وجود دارد که این کوه محل بعثت زرتشت بوده‌است، که اشاره نیچه به پایین آمدن زرتشت از کوه ممکن است ملهم از آن نیز باشد. شناخته‌ترین ترجمه فارسی این کتاب کارِ داریوش آشوری است و توسط نشر آگاه منتشر شده‌است. کتاب صوتی همین ترجمه نیز منتشر شده‌است. بیش از ده ترجمه از این اثر در بازار نشر ایران وجود دارد.

نیچه و حافظ

نیچه یکی از نمونه‌هایِ عالی خردمند را در حافظ می‌یابد. نام حافظ ده بار در مجموعه‌ آثارِ وی آمده‌است. بی‌گمان، دل‌بستگی گوته به حافظ و ستایشی که در دیوان غربی - شرقی از حافظ و حکمتِ شرقی او کرده، در توجه نیچه به حافظ نقشی اساسی داشته‌است. در نوشته‌های نیچه نامِ حافظ در بیشتر موارد در کنار نامِ گوته می‌آید و نیچه هر دو را به عنوانِ قله‌های خردمندیِ ژرف می‌ستاید. حافظ نزدِ او نماینده آن آزاده‌جانی شرقی است که با نگاهی تراژیک، زندگی را با شور سرشار می‌ستاید، به لذّت‌های آن روی می‌کند و در همان حال، به خطرها و بلاهای آن نیز پشت نمی‌کند (بلایی کز حبیب آید، هزارش مرحبا گفتیم!). این‌ها، از دید نیچه، ویژگی‌های رویکرد مثبت و دلیرانه، یا رویکرد «تراژیک» به زندگی ست.

در میان پاره‌نوشته‌های بازمانده از نیچه، از جمله شعری خطاب به حافظ هست:

به حافظ، پرسش یک آبنوش

میخانه‌ای که تو برای خویش

پی افکنده‌ای

فراخ‌تر از هر خانه‌ای است

جهان از سر کشیدن می‌یی

که تو در اندرون آن می‌اندازی،

ناتوان است.

پرنده‌ای، که روزگاری ققنوس بود

در ضیافت توست

موشی که کوهی را بزاد

خود گویا تویی

تو همه‌ای، تو هیچی

میخانه‌ای، می‌یی

ققنوسی، کوهی و موشی،

در خود فرومی‌روی ابدی،

از خود می‌پروازی ابدی،

رخشندگی همه ژرفاها،

و مستی همه مستانی.

- تو و شراب؟

بازگشت به فهرست