از ظرفیتهای هنر میتوان برای کارآفرینی بهره برد
به گزارش آتیه آنلاین، در این شماره از آتیهنو با رضا رفیعیراد، عضو انجمن هنرهای تجسمی ایران و از هنرمندان برجسته هنر مفهومی کشورمان گفتوگو کردهایم؛ هنرمند نامآشنایی که برخی آثار او در دوسالانههای معتبر داخلی و بینالمللی مانند دوسالانه ملی نقاشی ایران و همچنین دوسالانه معتبر بین المللی «کیشینف» و سهسالانه معروف «لاتی» نمایش داده میشود. در داخل کشورمان نیز هر سال آثار این هنرمند در قالب نمایشگاههای انفرادی و گروهی برای علاقهمندان به هنر مفهومی نمایش و عرضه میشود. گفتوگوی ما را در ادامه میخوانید.
در ابتدا در مورد تاریخ ظهور هنر مفهومی در جهان برایمان بگویید. سابقه این هنر به چه زمانی برمیگردد و خاستگاه آن کجاست؟
هنر مفهومی، به معنای «جنبش هنری آزاد برای همه» است که پس از «مینیمال آرت» شکل گرفت و به عبارت بهتر میتوان گفت سرآغاز هنر پست مدرنیسم بود. این اصطلاح هنری به آثاری اطلاق میشود که در آن مفهوم و ایده اثر پراهمیتتر و در درجه نخست از محصول نهایی قرار دارد؛ اما اینکه خاستگاه اصلی این هنر به کدام کشور بازمیگردد، به جرأت میتوان گفت خاستگاه اصلی پیدایش هنر مفهومی در دنیا در اوایل قرن بیستم، کشور فرانسه است. برخی هنرمندان، «مارسل دوشان» را «پدر هنر مفهومی» جهان معرفی میکنند. «دوشان» بیش از آنکه به محصول و اثر نهایی علاقهمند باشد، مفتون اندیشهها و طرز تفکر خود و بازتاب آن در اثر بود؛ درست نقطه مقابل تولید دیگر آثار هنری در سطح جهان. به این معنا که استفاده از ابزارها و وسایل به کار رفته در خلق یک اثر هنری به طور یکدست و یکنواخت که منجر به خلق یک اثر هنری و خلق و تولید آن میشود، در هنر مفهومی این ساختارها به آن صورت نیست و به یکباره در هم میشکند. به عبارتی، هنر مفهومی، ترکیبی مختلط از سبکهای مختلف جهان، مانند «سوررئالیسم» و «آنارشیسم» است که منجر به خلق آثار هنری «غیرفرمالیستی» میشود؛ اثری که در نگاه اول با «بینظمی» همراه است، اما در خلق آن اثر و محصول نهایی، شما یک «نظم خاصی» را مشاهده میکنید که نه از بُعد ظاهری بلکه از بُعد هنری قابل بحث است. خلق یک اثر هنر مفهومی شاید از دید برخی از لحاظ «هارمونی» و «زیباییشناسی بصری» چندان جذاب و مورد پسند نباشد و مخاطب نتواند با آن اثر ارتباط زیبایی شناسانه بصری و اولیه را برقرار سازد، اما توجه داشته باشید، سبک و سیاق و نوع نگاه خالق و هنرمند هنر مفهومی در تولید و خلق یک اثر در ذات خود بر بی نظمی استوار است و بیننده در اثر خلق شده توسط او، این بینظمی را مشاهده میکند. در واقع می توان گفت، نوع نگاه هنرمند در خلق اثر خود در این سبک با یک «ساختارشکنی» همراه است. برای هنرمند خالق آثار مفهومی، مفهومگرایی و دوری گزیدن از نظم و هژمونی که همواره در ادوار مختلف در خلق آثار هنری مورد استفاده هنرمندان در سبکهای مختلف هنری قرار می گرفت و به کار گرفته می شد، دیگر در این سبک هنری محلی از اعراب ندارد و او خود و اثرش را درگیر این سبک ها نمیسازد بلکه هنرمند در بهکارگیری مواد و چینش آن و در نهایت، خلق اثر خود کاملاً آزاد است. همین موضوع است که هنر مفهومی را با سایر هنرها متفاوت ساخته است. به عبارتی میتوان گفت، آثار هنر مفهومی دارای «نظمی» است که در «بی نظمی» شکل میگیرد و طبعاً علاقهمندان و طرفداران این سبک آثار هنری نیز نسبت به دیگر شاخههای هنری که از سبک و سیاق گذشته پیروی میکنند، نظر و همچنین دید متفاوتی نسبت به آثار هنری دارند.
این هنر از چه زمانی وارد کشور ما شد؟
سابقه هنر مفهومی در ایران مانند دیگر کشورهای جهان، چندان زیاد نیست. در واقع ردپای آغاز و پیدایش این هنر در ایران به اوایل دهه 40 بازمیگردد. ابتدا در این زمینه، برخی هنرمندان آثار غلامحسین نامی، گریگوریان، عبدالرضا دریابیگی و مرتضی ممیز را الگوی آثار خود قرار دادند. در این بین می توان به کامران طباطبایی اشاره کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز برخی آثار هنرمندان مانند علی دشتی، شاهرخ غیاثی، ساسان نصیری، مصطفی دشتی و سپس آیدین آغداشلو، دستمایه برخی هنرمندان مانند احمد نادعلیان، الیاس امینیان، صادق تیرافکن و تعدادی دیگر از هنرمندان هنر مفهومی قرار گرفت که در این شاخه هنری مشغول به فعالیت هستند و آثار زیادی خلق کردهاند و تا امروز که هنر مفهومی در ایران جایگاه خود را کمکم بین مردم و جامعه باز کرده و هر روز به طرفداران و علاقهمندان آثار هنر مفهومی در کشور افزوده میشود. در مورد آموزش نیز در برخی دانشگاههای کشور، این شاخه هنری به دانشجویان رشته هنر، آموزش داده میشود.
امروزه در بیشتر شهرهای کشورهای جهان بهویژه در معابر و گذرگاههای عمومی، شاهد استفاده از هنر مفهومی در سبکهای مختلف هستیم که در واقع میتوان گفت بسیار هم در جذب گردشگر و توریست و از همه مهمتر بحث زیباییشناسی شهری تأثیر فراوانی دارد. به نظر شما چرا در کشور ما، آنچنان که باید از این هنر و قابلیتهای فراوان آن استفاده نمیشود؟
ببینید همانطور که اشاره کردم، هنر مفهومی در کشور ما نسبت به دیگر کشورها از سابقه چندان زیاد و طولانی برخوردار نیست، اما در همین مدت و زمان کم نیز نسبت به دیگر کشورها از رشد نسبتاً خوبی برخوردار بوده و تا حدودی توانسته جایگاه و مخاطب اصلی خود را در جامعه به دست آورد. صرفنظر از اینکه مردم ایران، ذاتا هنردوست و هنرپرور هستند، اما ما از نظر زیباییشناسی شهری نیز جزو ملل پیشرفته جهان به شمار میرفته و همچنان میرویم. شما اگر به آثار و ابنیه تاریخی کشورمان مانند سیوسه پل اصفهان و مسجد گوهرشاد و از نظر آثار پیش از اسلام، کاخ مداین و پاسارگاد تخت جمشید و سایر آثار تاریخی کشورمان نگاهی بیندازید به این موضوع پی میبرید که ما از نظر هنر معماری و اسلامی بین ملل دیگر دنیا زبانزد هستیم. البته نسبت به هنرهای جدید به دلیل آنکه اصل و ریشه این هنرها متعلق به کشورهای دیگر – بهویژه اروپاییان- است؛ بنابراین طبیعی است که هنرمندان این کشورها نسبت به برخی شاخههای هنر مدرن، نسبت به هنرمندان کشور ما، سابقه هنری بیشتری در خلق آثار داشته باشند. البته در بحث استفاده از هنر مدرن در زیبایی شهرها حق با شماست. البته چندی است که برخی ارگانهای مختلف در کشور ما نیز مانند شهرداریها در برخی شهرها مانند تهران، اصفهان و شیراز رو به استفاده از هنر مفهومی و خلق چشماندازهایی نو برای زیباتر کردن شهرها آوردهاند و سفارشات مختلفی را نیز به برخی هنرمندان این شاخه هنری دادهاند. اما کماکان ما از این نظر نسبت به دیگر کشورها حتی کشورهای همسایه خود عقب هستیم. البته من به عنوان یک هنرمند به شما و سایر مسئولان حوزه شهری و معابر عرض میکنم، تأثیری که یک اثر هنری بر مخاطب و همچنین طراحی شهری از نظر زیباییشناسانه برجای میگذارد به مراتب بیش از چمن کردن فلان زمین و صرف هزینههای کلان جهت نگهداری از آن است و جا دارد مسئولان؛ بهویژه ارگانهایی مانند شهرداریها بیش از بیش در مورد تأثیر آثار هنری از بعد زیباییشناسی و همچنین بعد اطلاعرسانی بر مخاطب از طریق این هنر را در نظر گیرند. توجه داشته باشید آثار تولیدی در هنر مفهومی نیاز به صرف هزینههای کلان ندارد بلکه این نوع نگاه هنرمند است که در این زمینه در خلق اثر و همچنین تأثیر آن بر مخاطب از ارزش بالایی برخوردار است.
میزان تأثیر این هنر در امر کارآفرینی و ایجاد شغل چگونه است؟
ببینید همانطور که اشاره کردم، تولید آثار هنری در سطح کلان، وسیع و گسترده در هنر مفهومی مستلزم سفارشات در سطح بالا و گسترده و همچنین بهکارگیری کارگران در بخشها و شاخههای مختلف و مرتبط با تولید یک اثر است. به طور مثال، هنگامی که یک کار وسیع و گسترده با حجم بالا در سطح کلانشهرها توسط ارگانهایی مانند شهرداریها و یا ارگانهای دیگر مانند صداوسیما، فرودگاهها و... در نقاط مختلف شهرهای کشور سفارش داده میشود، خب طبیعی است که خود هنرمند فقط طرح و کلیشه اولیه را طراحی میکند و در کل کار نظارت دارد و سایر کارها مانند سفارشات خرید، اسکلتبندی اولیه کار و همچنین نصب قطعات مختلف و مراحل مختلف نهایی شدن اثر و آماده به بهرهبرداری رسیدن آن مانند نورپردازی و... توسط کارگران صورت میگیرد. در کارها و سفارشهای کوچک و تزیینی داخل منازل و دکوراتیو نیز روال کار به همین صورت است؛ منتها تولید کار در سطح پایینی قرار دارد. در حال حاضر بسیاری از افراد در بخشهای مختلف در این شاخه هنری به نوعی مشغول به فعالیت هستند؛ از طراح قاب عکس گرفته تا چسب زدن قطعاًت مختلف و یا افرادی که در تراشکاری و درودگریها، قطعاًت و لوازم مورد نیاز یک اثر را تهیه میکنند. در سطح خردهفروشیها نیز برخی افراد کارگاههای کوچکی را راهاندازه کرده و مشغول فعالیت و فروش آثار خود در بازار هستند. حتی در این میان نمیتوان نقش کارگران را نیز نادیده گرفت. کارگران در برگزاری نمایشگاههای مختلف نیز نقش زیادی برعهده دارند؛ از راهاندازی مکان نمایشگاه و حمل و نصب آثار گرفته تا خدماتی که در نمایشگاهها به بازدیدکنندگان ارائه میشود؛ مانند خرید اثر از نمایشگاهها و نصب و تحویل آن به مشتری و... پس میبینید که کارگران، هم در تولید و هم در دیگر فعالیتهای مرتبط با این هنر به نوعی در ارتباط هستند و از این طریق کسب درآمد میکنند. بنابراین رونق این هنر به نوعی در زندگی این قشر شریف از جامعه بسیار تأثیرگذار است و بالعکس رکود در سفارش و تولید آثار زندگی این قشر از جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
به عنوان آخرین سؤال، چشمانداز و آینده این هنر را در کشورمان چگونه میبینید؟
به نظر من، این هنر در کشور ما هر روز طرفداران زیادی را مجذوب خود میکند. دلیل آن هم همانطور که اشاره کردم، روی آوردن نسل جوان به نوع و نگاه جدید؛ هم به آثار و اطراف خود و هم به اشیاء حتی اشیاء و آثار هنری منزل خود است که هر روز نیز در حال دگرگون شدن است. این موضوع را به راحتی میتوان نه فقط از خرید آثار هنری بلکه از جوانانی که با شوق فراوان در پی آموزش و فراگیری تکنیکهای هنر مفهومی هستند، پی برد. امیدواریم که استفاده از هنر مفهومی بیش از گذشته در کشور ما مورد توجه قرار گیرد و مردم نیز بیشتر با این هنر آشنا شوند.