JAI NewsRoom مدیریت

شخصیت فقرزده مترصد بروز رفتار انفجاری است

11 آبان 1400 | 16:39
شخصیت فقرزده مترصد بروز رفتار انفجاری است

به گزارش آتیه‌آنلاین، در منابع روانشناسی، بیکاری، از دست‌دادن شغل و از دست‌دادن درآمد، به عنوان استرس‌های اجتماعی دارای تاثیرات بسیار شدید بر وضعیت روانشناختی افراد معرفی شده‌اند چون سازمان ذهنی و طرح واره‌های ذهنی افراد را بر هم می‌زنند و باعث درهم‌ریختگی شناختی و عاطفی افراد می‌شوند. 

افرادی که درآمد و شغل خود را از دست داده‌اند، دچار اسکیزوفرنی اجتماعی اقتصادی می‌شوند و چرا؟ چون ناچارند برای ادامه زندگی، مثل همان بیمار روانی، خود را با شرایط جدید تطبیق دهند در حالی که زیر بار آن حجم فشار روانی، در وهله اول، طرحواره و الگوی ذهنی از خودشان بر هم می‌ریزد و تمام نمادهای زندگی‌شان تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

فقر، بیماری‌روانی، مشاغل‌انگلی

با ورود به دالان‌های مترو در ایستگاه‌های مختلف دستفروش‌هایی با اجناس متفاوت می‌بینیم که از طرز تبلیغ‌ آمیخته با شرم‌ و بی‌ربطی جنس‌هایشان می‌توان فهمید که ناگزیر به انتخاب چنین شغلی شده‌اند و انگار از اینکه ماسک بر چهره‌شان هویت‌شان را از انظار پنهان می کند احساس امنیت نسبی دارند.

مرد میانسال با حلقه ای از لوازم‌های جانبی تلفن همراه و جوراب های رنگارنگ در میان ایستگاه مترو مشغول معرفی اجناسش است. به بهانه خرید به او نزدیک می‌شوم و در جواب پرسشم گفت: دستفروشی کار آسانی نیست اما چون سرمایه زیادی نمی‌خواهد مجبور به انتخابش شده‌ام، من تحصیل کرده حسابداری و در یک شرکت خصوصی کار می‌کردم اما از سه سال پیش شرکت وضعیتش بد و بدتر می‌شد و بعد کرونا کلا همه چیز بهم ریخت و سال اول خیلی ها را تعدیل کرد و هشت ماه پیش عذرم را خواست و از کار بیکار شدم.

وی تاکید کرد: خیلی از آشناها و دوستانم را می‌شناسم که بعد کرونا کارشان را از دست داده‌اند، خیلی هاشان افسرده شده اند و چون از قشر متوسط و ضعیف بودند و آشنای پولدار و صاحب منصبی نداشتند نتوانستند کار آبرومندی دست و پا کنند. آنهایی که ماشین داشتند به رانندگی در تاکسی اینترنتی مشغول شدند و خیلی ها هم مثل من دستفروش شدند در ایستگاه های مترو.

مشابه این آدم‌ها در جامعه ایران زیاد است، زیاد شده، زیادتر هم می شود. تبعات ۲۰ ماه شیوع بیماری برای خیلی از ایرانی‌ها، کمترینش، از دست دادن شغل بود، بدترینش، سقوط خیلی‌ها به موقعیت‌هایی دون‌تر و نازل‌تر. دستفروشی در مترو، آبرومندانه‌ترین سقوط بود و کوچ از یک خانه اجاره‌ای ۳۰ متری در خیابان نظام‌آباد به یک اتاق پیش‌ساخته ۱۲ متری اجاره‌ای در انتهای راه‌پله‌های یک ساختمان ۵ طبقه در حاشیه اتوبان آزادگان، بدترینش ...

فرشاد مومنی؛ اقتصاددان ایرانی، ماه های اخیر با تعبیر «شاغلان در مشاغل انگلی» از این مشاغل یاد کرد و گفت: تبعات ناشی از ورشکستگی اقتصادی و جبر فقر جماعتی را به انتخاب مشاغل بی‌ارزش و بی‌هویت ناگزیر کرده است.

مبتلایان اسکیزوفرنی اجتماعی و اقتصادی

از منظر روانشناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی، در تحلیل علت بیماری‌های روانی با دو نظریه اصلی مواجه هستیم؛ فرضیه‌های «علیت و نزول اجتماعی» می‌گویند فقر و شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب باعث می‌شود افراد، مبتلا به بیماری روانی شده و به محلات فقیرنشین مهاجرت کنند و به همین دلیل، تعداد این جمعیت، در این مناطق بیشتر است.

پیشتر فرید براتی‌سده؛ روانشناس و استاد دانشگاه در تحلیل بروز و تشدید اختلالات روانی ایرانی‌ها به دلیل تنزل جایگاه اجتماعی و اقتصادی طی ۲۲ ماه اخیر برای قربانیان ناکارآمدی سیاست‌ها و تصمیمات حاکم، از عنوان «مبتلایان اسکیزوفرنی اجتماعی و اقتصادی» یاد کرد و به یکی از روزنامه های کثیرالانتشار گفته بود افرادی که درآمد و شغل خود را از دست داده‌اند، دچار اسکیزوفرنی اجتماعی اقتصادی می‌شوند چرا که ناچارند برای ادامه زندگی، مثل همان بیمار روانی، خود را با شرایط جدید تطبیق دهند در حالی که زیر بار آن حجم فشار روانی، در وهله اول، طرحواره و الگوی ذهنی از خودشان بر هم می‌ریزد و تمام نمادهای زندگی‌شان تحت تاثیر قرار می‌گیرد. َ

براتی سده در تبیین  فرضیه «نزول اجتماعی» با تاکید بر این فرضیه گفته بود که فرد، در اثر بیماری دچار پسرفت اجتماعی و اقتصادی شده و ناچار به نقل مکان به مناطق فقیرنشین می‌شود. به نظر می‌رسد وضعیت روانی این افراد، دچار نزول می‌شود ولی این نزول، به دلیل تغییر شرایط اقتصادی آنهاست که البته بخشی از این تغییر، ناشی از شیوع بیماری کووید ۱۹ بوده و بخشی، ناشی از تحریم یا تورم یا بیکاری. مجموع دلایل به علاوه افزایش هزینه‌های زندگی و مسکن و خوراک، باعث می‌شود فرد، دیگر نتواند به روال سابق برگردد. بنابراین، تمام شرایط زندگی و حتی محل سکونتش، تحت تاثیر این دلایل قرار می‌گیرد و به ناچار، به مناطق جنوبی شهر، به مناطق ارزان‌تر کوچ می‌کند. پس زندگی و وضعیت روانی این افراد، دچار نزول می‌شود؛ نزول وضعیت اجتماعی در اثر بر هم خوردگی شرایط طبقاتی. نتیجه نزول اجتماعی به عنوان عامل تاثیرگذار بر بروز بیماری‌های روانی این است که شرایط اجتماعی یک فرد، به دلیل شرایط اقتصادی بر هم خورده است.

وی گفت: یکی از ویژگی‌های شخصیت فقرزده، احساس انزوا و در خود فرورفتگی و تحقیرشدگی است که اگر شرایط اقتصادی، به چنین نتایجی منجر شود و کنترل این هیجانات و وضعیت رفتاری هم مورد توجه نباشد، ممکن است این افراد، علیه خود، خانواده و دیگران، خشم فروخفته را به شکل انفجاری و با رفتارهای پرخاشگرانه بروز دهند. این ابراز هم منشعب از همان بی‌اعتمادی است چون خود را در شرایطی می‌بینند که با طرحواره‌های‌شان سازگاری ندارد. «چرا من به چنین وضعی گرفتار شدم؟» به هر حال هر فردی برای خودش چشم‌اندازی را پیش‌بینی می‌کند.

 ضریب بروز خطر نزولی اجتماعی کم می شود اگر...

براساس اعلام بانک جهانی و سازمان‌های بین‌المللی طراح شاخص‌های توسعه انسانی، توسعه کشورها صرفا مبتنی بر شاخص اقتصادی نیست اگرچه که شاخص اقتصادی، مهم است اما در اعلامیه‌های جدید، شاخص‌های دیگری همچون شاخص شادکامی و امید هم به عنوان شاخص توسعه مطرح می‌شود. اگرچه که برای تحقق این شاخص‌ها، نیازمند سرمایه‌های مختلف و از جمله سرمایه‌های مادی و امکانات هستیم که خوشبختانه ما در کشور این سرمایه‌ها را داریم. از دیگر شاخص‌های توسعه، شاخص انسانی است؛ نیروی با انگیزه و آماده ورود به میدان که دولت‌ها باید مراقب باشند که نیروی انسانی، انگیزه‌اش را از دست ندهد. از دیگر شاخص‌های توسعه، سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی است. امروز، دولت‌ها در حال کمی‌سازی این شاخص‌ها هستند چون این شاخص‌ها در توسعه کشورها نقش دارد چرا که وقتی فردی، خود را عضو جامعه بداند، به مرور با کاهش میزان خطر نزول اجتماعی، از سیاست ها، برنامه‌های کلان و تغییرات جامعه، نتیجه متناسب و مثبت استخراج خواهد شد و در نهایت جامعه‌ای شاد با افرادی مولد و شاد ایجاد می‌شود که توسعه و آبادانی کشور یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های آنها خواهد شد. 

بازگشت به فهرست