هویت جنسی یا آشفتگی جنسیتی
- در مورد هویت جنسی توضیح میدهید؟
هویت جنسی یک حالت روانشناختی است که نمایانگر احساس فرد از مذکر یا مونث بودن خود است که در حالت طبیعی با جنسیت تشریحی یا آناتومیک فرد همراه است؛ از این رو جنس مربوط به اندامهای جنسی و سایر ویژگیها مانند کروموزومهایی است که هر انسان با آن به دنیا میآید. جنسیت مرد و زن بودن یک عامل است که به فرد در ساختن شخصیت و حفظ او نسبت به خود کمک میکند. هویت جنسی در اکثر افراد بین 2 تا 3 سالگی آغاز میشود.
- اختلال هویت جنسی چیست و علل آن کدام است؟
افرادی که هویت جنسیتی درونی آنها با جنسیت هنگام تولد متفاوت است دچار اختلال هویت جنسی هستند. اکثر کودکان دچار اختلال جنسیتی در سالهای اولیه مدرسه به ارزیابی بالینی ارجاع داده میشوند اما والدین معمولاً به رفتارهای مقابل جنس مقابل فرزند قبل از 3 سالگی اشاره میکنند. این اختلال میتواند بر اثر عوامل زیستی، روانی و اجتماعی به وجود آید اما پژوهشهای انجام شده نشان میدهد وجود اختلال هویت جنسی در افرادی که دچار مسائل و مشکلات عاطفی، احساسی و هیجانی بیشتری در خانواده هستند محتملتر است. امروزه آشفتگی جنسی جایگزین اصطلاح اختلال هویت جنسیتی شده زیرا افرادی که تغییر جنسیت میدهند یا هویت جنسیتی آنها معین نشده در دورهای از زندگی خود آشفتگی جنسیتی را تجربه میکنند.
- آشفتگی جنسیتی چیست و چگونه تشخیص داده میشود؟
دیسفوریا یا آشفتگی جنسیتی اصطلاحی است که رنجش ناشی از عدم تطابق جنسیت بیولوژیکی شخص و هویت جنسی با انتظارات فرهنگی را توصیف میکند؛ مثلاً مردی که خود را زن میداند و یا زنی که خود را مرد میداند. در گذشته متخصصان سلامت روان، آشفتگی جنسیتی را با عناوینی مانند اختلالات روانی شناسایی میکردند که نشاندهنده افرادی با جنسیت مخالف بود اما بعدها پزشکان نام این اختلال را به «دیسفوریا» یا آشفتگی جنسیتی تغییر دادند. فردی که میخواهد جنسیت دیگری داشته باشد با تعارض یا ناسازگاری ملموس با فیزیولوژی که دارد روبهرو است. همچنین هویت یک نفر که شامل باورها، شخصیت و ویژگیهای فرد است نیز وجود دارد. هر چقدر مردم اطلاعات بیشتری در مورد دیسفوریا در اختیار داشته باشند به راحتی میتوانند این بیماری را تشخیص دهند. شناخت این اختلال از طریق تستهای مخصوص نیز قابل تشخیص است.
- افراد دچار بیقراری جنسیتی با چه مشکلاتی روبهرو هستند؟
در زمینه بیقراری جنسیتی مشکلات زیادی وجود دارد. بسیاری از افراد مخالف این موضوع هستند که واژه بیقراری جنسیتی به کار برده شود. آنها بر این باورند این اختلال نباید یک بیماری در نظر گرفته شود زیرا باعث بدنامی افرادی میشود که با این اختلال دستوپنجه نرم میکنند. در گذشته بیقراری جنسیتی در گروه اختلال هویت جنسیتی دستهبندی شد؛ بنابراین این اختلال مجموعهای از یک طبقه بزرگتر از بیماریهای جنسی و حاکی از این بود که فرد برای اصلاح ناهنجاریهای روانشناختی درمان شود که این امر گاه باعث بدنامی بیماران میشد و از ادامه درمان بازداشته میشدند. در شکلگیریهای مجدد روانشناسی، این بیماری به این صورت یک رنجش در نظر گرفته شد که به طور بالقوه میتواند با انتقال روشهای جنسیتی اصلاح شود. به طور کلی دو معیار برای شناسایی افراد مبتلا به این اختلال نظر گرفته شد. دسته اول شامل افراد بالغ و دسته دوم هم به کودکان اختصاص دارد. اختلال جنسیتی هیچ تشابهی با گرایشات جنسی ندارد بلکه بیقراری جنسی بر رنجش بدن شخص به دلیل نپذیرفتن پذیرش جنسیت خود در جامعه و بر دوگانگی جنسیتی او تمرکز دارد. از چالشهایی که افراد، خانوادهها و عموم مردم با آن مواجه هستند سردرگمی در تعریف اصطلاحاتی در مورد جنس و جنسیت است که به بیولوژی اشاره دارد؛ اما جنسیت به انتظارات نقش اجتماعی و عملکرد جنسیتی اشاره دارد که پایه فرهنگی دارد.
- در مورد افراد تراجنسیتی هم توضیح میدهید؟
تراجنیستی به افرادی گفته میشود که جنس و جنسیت آنها با جنسیتی که هنگام تولد به آنها نسبت داده شده متفاوت است، مانند کسی که هنگام تولد با توجه به دستگاه جنسیاش به او جنسیت مرد نسبت دادهاند اما او یک زن ترنس است و جنسیت حقیقی او زن است. اختلال جنسی بزرگسالان دگرجنسپنداری نامیده میشود، به طوری که اکثر بزرگسالان دارای این اختلال اظهار داشتهاند که در کودکی احساس میکردند با سایر کودکان همجنس خود تفاوت داشتهاند. بسیاری از این بیماران در نگاه به گذشته خود نمیتوانند منشاء این تفاوت را بیابند. تقریباً هیچ اطلاعی در مورد شیوع هویت جنسی در بین کودکان نوجوانان و بزرگسالان در دست نیست. بیشتر برآوردهای این نوع شیوع در افرادی است که طالب جراحی برای تغییر جنسیت خود هستند اما در این بین تعداد مبتلایان به جنس مذکر بیشتر است.
- درمان افراد مبتلا به این اختلال چگونه است؟
در حال حاضر تشخیص درست برای افراد تراجنسی آشفتگی جنسیتی از اهمیت زیادی برخوردار است. ضرورت این برچسب تشخیصی، جهت پوشش بیمهای افراد تراجنسی و نیازهای پزشکی آنان است و نباید به عنوان ابزاری برای انگ زدن به آنان تلقی شود. در هر حال همه افرادی که دچار آشفتگی جنسیتی هستند لزوماً مایل به انجام همه مراحل تطبیق و بازتأیید جنسیت، به خصوص جراحی اندامهای جنسی خود نیستند. درمان این بیماری بسیار شخصی است و بسته به نیاز بیمار انجام میگیرد. این درمانها جهت کمک به کشف هویت جنسیتی فرد صورت میگیرد که معمولاً با اجازه به آنها برای توصیف شخصیت خود طبق احساسات درونی آنان مانند نوع پوشش و لباس، استفاده از نامهای دلخواه و اقدام برای تغییر ساختار فیزیک بدن و تغییر جنسیت همراه است. اگر فردی دچار آشفتگی جنسیتی است باید برای درمان به روانشناس مراجعه کند. همچنین برای درمان میتوان از اقدامات پزشکی مانند هورمون درمانی یا انجام عمل تغییر جنسیت نیز بهره برد. آنها همچنین با استفاده از هورمونها و روش جراحی در خود تغییراتی ایجاد میکنند. برای مثال فردی که هنگام تولد پسر خوانده میشد اما خودش را زن میداند برای اینکه خودش را به زنان نزدیکتر کند با استفاده از داروهای هورمونی سعی میکند که ظاهرش را مانند زنان تغییر دهد. بعضی افراد تراجنسی نیز دست به عملهای تطبیق جنسیت میزنند. گاهی اوقات هم عدم دسترسی به تغییرات فیزیکی و به رسمیت شناخته نشدن جنسیت آنان از سوی جامعه میتواند منجر به خودکشی در تراجنسیتیها شود.