JAI NewsRoom مدیریت

از صف بیکاران تا جای خالی نیروی ماهر؛ چالش پنهان بازار کار ایران

13 اردیبهشت 1404 | 12:48
از صف بیکاران تا جای خالی نیروی ماهر؛ چالش پنهان بازار کار ایران

در حالی‌که تعداد قابل توجهی از جمعیت جوان با مدارک دانشگاهی، سال‌ها پشت درهای بسته بازار کار ایستاده‌اند، صدای کارفرمایان از کمبود نیروی ماهر بلند است. این تناقض تلخ، به یکی از جدی‌ترین بحران‌های پنهان بازار کار ایران تبدیل شده است؛ به این واسطه بیکاری گسترده در کنار فرصت‌های شغلی پرنشده در فضای بازار کار وجود دارد.

به گزارش آتیه آنلاین، در سال‌های اخیر، یکی از پدیده‌های متناقض در بازار کار ایران، از یک سو «بیکاری گسترده جوانان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی» و از سوی دیگر «کمبود نیروی کار ماهر» در بخش‌های کلیدی صنعت و خدمات بوده است. این وضعیت نه‌تنها نشان از شکاف بین نظام آموزش رسمی و نیازهای واقعی بازار کار دارد، بلکه از ناکارآمدی سیاست‌گذاری‌های اشتغال و آموزش مهارت نیز حکایت می‌کند.

طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در میان جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله به بیش از ۲۱ درصد رسیده است؛ رقمی نگران‌کننده که در مقایسه با میانگین جهانی بسیار بالاست. همزمان، بسیاری از واحدهای صنعتی، کارگاه‌ها، شرکت‌های فناوری و خدمات فنی، نبود نیروی ماهر برای استخدام را تجربه می‌کنند.

فارغ‌التحصیلان بی‌مهارت؟

طی دو دهه گذشته، جمعیت دانشجویی کشور افزایش چشمگیری داشته است. اکنون میلیون‌ها نفر با مدارک کارشناسی، کارشناسی‌ارشد و حتی دکتری آماده ورود به بازار کار هستند؛ اما بسیاری از آن‌ها مهارت‌های ابتدایی برای ورود به شغل را ندارند.

در همین رابطه مدیر یک شرکت خدمات مهندسی در تهران به آتیه آنلاین، می‌گوید: «ما بارها برای جذب تکنسین برق یا مکانیک آگهی دادیم، اما هیچ فردی برای این فرصت شغلی اعلام آمادگی نکرده، از طرفی آنهایی که حاضر به انجام این کار هستند، از تجربه عملی لازم بی‌بهره‌اند؛ بیشتر این افراد صرفاً دارای مدارک دانشگاهی هستند.»

کارشناسان معتقدند ریشه بحران، در ناهماهنگی عمیق میان نظام آموزش رسمی و نیازهای واقعی بازار کار است. دانشگاه‌ها بیشتر بر آموزش تئوری تمرکز دارند و دانشجویان اغلب بدون تجربه عملی و بدون مهارت‌های نرم مانند ارتباط با مشتری، کار تیمی یا حل مسئله وارد بازار کار می‌شوند.

در همین حال، آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای نیز هنوز جایگاه مناسبی در نظام اجتماعی و اقتصادی ایران پیدا نکرده‌اند. بسیاری از خانواده‌ها، همچنان تحصیلات دانشگاهی را بر مهارت‌آموزی ترجیح می‌دهند.

به باور پژوهشگران حوزه اشتغال، این یک بحران ساختاری است. در حالی‌که اقتصاد به نیروی ماهر نیاز دارد، نظام آموزشی نیروی دانشگاهی تولید می‌کند که آماده‌ بازار کار نیست. اما دلیل این تناقض چیست؟

شاید به این دلیل که دانشگاه‌ها عمدتاً بر آموزش نظری متمرکز هستند و برنامه‌های درسی به‌روز با فناوری و نیازهای بازار طراحی نشده‌اند. در عین حال نبود ارتباط مؤثر میان دانشگاه و صنعت، فرصت‌های کارآموزی و تجربه عملی را محدود کرده است.

همچنین باید توجه داشت که آموزش‌های مهارتی در ایران، چه در قالب فنی‌وحرفه‌ای و چه آموزش‌های آزاد، به اندازه کافی توسعه نیافته یا جذابیت اجتماعی ندارند. این در حالی است که مشاوره شغلی و تحصیلی مؤثر در مدارس و دانشگاه‌ها بسیار ضعیف است. بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان بر اساس علاقه یا فشار خانوادگی رشته‌هایی را انتخاب می‌کنند که بازار کار محدودی دارند.

بررسی ها نشان می‌دهد که اگر این روند ادامه پیدا کند، علاوه بر تشدید بیکاری، اقتصاد کشور نیز از نبود نیروی متخصص برای تولید، نوآوری و توسعه آسیب خواهد دید و افزایش بیکاری، فرار مغزها و مهاجرت نخبگان و رشد مشاغل غیررسمی و کم‌درآمد از جمله آثار تداوم این روند خواهد بود.

بازنگری در محتوای درسی دانشگاه‌ها و افزودن مهارت‌های عملی، تقویت آموزشگاه‌های فنی و حرفه‌ای با مشارکت بخش خصوصی، فرهنگ‌سازی برای تغییر نگرش جامعه نسبت به مشاغل مهارتی و گسترش نظام آموزش دوگانه با الگوبرداری از کشورهایی مثل آلمان از جمله راهکارهایی است که برای حل تناقض نیاز به کمبود نیروی کار ماهر و بیکاری دانش‌آموختگان پیشنهاد شده است.

تناقض میان بیکاری جوانان و کمبود نیروی کار ماهر در ایران، ناشی از شکاف عمیق میان آموزش و بازار کار است. حل این معضل نیازمند اصلاحات ساختاری، تغییر نگرش عمومی، و سیاست‌گذاری هماهنگ میان وزارتخانه‌های آموزش، کار و صنعت است. بدون سرمایه‌گذاری در مهارت و ارتباط مؤثر بین دانشگاه و صنعت، نه بیکاری کاهش می‌یابد و نه تولید رشد خواهد کرد.

بازگشت به فهرست