JAI NewsRoom مدیریت

دورریز سالانه معادل ۱۵ میلیون نفر

24 اردیبهشت 1404 | 07:55
دورریز سالانه معادل ۱۵ میلیون نفر

به گزارش آتیه آنلاین به نقل از روزنامه ایران، بررسی‌ها نشان می‌دهد حجم مواد غذایی هدر رفته در ایران به اندازه‌ای است که با آن می‌توان غذای ۱۵ میلیون نفر را در سال تأمین کرد. ضایعات سالانه مواد غذایی در ایران معادل ۳۵ میلیون تن با ارزش تقریبی ۱۵ میلیارد دلار است.
درحالی که در اتحادیه اروپا با ٢٧ کشور عضو، فقط ٩ ‌میلیون تن موادغذایی درسال راهی زباله‌ها می‌شود. نکته جالب اینجاست که برای تولید هر کیلوگرم برنج، حداقل ۲۵۰۰ لیتر آب مصرف شده و حدود یک کیلوگرم گاز گلخانه‌ای تولید می‌شود. بنابراین هر کیلوگرم برنج دور ریخته شده به معنای اتلاف منابع آبی و افزایش آلودگی هواست. دکتر طاهره رستمی، جامعه‌شناس و عضو پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، با اشاره به جایگاه والای فرهنگ میهمان‌دوستی در جامعه ایرانی، بر لزوم اصلاح الگوی مصرف در جامعه تأکید می‌کند. او می‌گوید: «اینکه چرا غذا زیاد درست می‌کنیم یا بیشتر از نیازمان مواد غذایی تهیه می‌کنیم، به فرهنگ‌مان برمی‌گردد.
فرهنگ ما، فرهنگی است که همیشه با ذخیره‌سازی و حفظ آبرو در برابر میهمان همراه بوده است. در خاطره جمعی ما، مادران و مادربزرگ‌ها بهترین مواد غذایی را برای پذیرایی از میهمان کنار می‌گذاشتند، کم‌کم این رویکرد به فرهنگ اسراف و گاه زیاده‌روی تبدیل شده است.»
رستمی با اشاره به اینکه متأسفانه هنوز فرهنگ مصرف صحیح را در جامعه نیاموخته‌ایم، ادامه می‌دهد: «از بزرگ‌ترهایمان شنیده‌ایم که مواد غذایی را نگه دار، شاید کسی آمد؛ همین باور، باعث می‌شود حتی در خرید میوه و سبزیجات نیز زیاده‌روی کنیم. با آن‌که بالاترین سرانه خرید میوه را داریم، اما بخش زیادی از آن به مصرف نمی‌رسد. آیا تا به حال شده به تعداد مصرف‌تان، میوه یا پیاز و سیب‌زمینی بخرید؟ بسیار بعید است.»
به گفته این جامعه‌شناس، ساختار جمعیتی و وضعیت اقتصادی امروز با گذشته تفاوت دارد: «اگر روزگاری به اقتضای شرایط، لازم بود مواد غذایی را ذخیره کنیم یا بیش از نیاز تهیه کنیم، امروز چنین ضرورتی وجود ندارد. ما باید شرایط جدید از جمله منابع محدود آب، کیفیت هوا، فرسایش خاک و تغییرات اقلیمی را در نظر بگیریم، چراکه سبک مصرف گذشته دیگر با واقعیت‌های زیست‌محیطی امروز همخوانی ندارد.»

فرهنگ‌سازی در مصرف از آموزش تا عمل

رستمی فرهنگ‌سازی را یکی از ارکان اصلی اصلاح الگوی مصرف می‌داند و تأکید می‌کند که آموزش باید از سنین پایین آغاز شود: «در مدارس و دانشگاه‌ها باید مفاهیم مصرف صحیح و پایدار آموزش داده شود.
در کتاب‌های درسی هم باید نمادها و پیام‌هایی وجود داشته باشد که به حفظ منابع طبیعی و مسئولیت‌پذیری در مصرف بپردازد. حتی در مصرف روزمره مانند چای و نان نیز دورریز زیادی داریم.
باید به اندازه مصرف کردن، تبدیل به ارزش اجتماعی شود.» او در ادامه به تجربه‌های موفق فرهنگ‌سازی در کشور از جمله کمپین‌های آموزش مدیریت مصرف آب مثل آموزش‌های «با یک لیوان آب مسواک بزن» که در مدارس اجرا می‌شدند اشاره می‌کند که به تدریج در جامعه نهادینه شده‌اند. در زمینه کاهش ضایعات نان؛ برخی نانوایی‌ها با ارائه بروشورهایی درباره نگهداری صحیح نان و ترویج خرید به‌اندازه، گامی مؤثر برداشته‌اند. آموزش‌های تغذیه سالم در مدارس؛ طرح‌هایی چون «بشقاب سالم» یا «صبحانه سالم» الگوهای مثبتی در مصرف ایجاد می‌کنند.
همچنین پویش‌های مردمی در فضای مجازی نظیر «آشپزی بدون دورریز» یا «غذای فردا از ته‌دیگ امروز» با خلاقیت، الگوهای مصرف را اصلاح می‌کنند.» رستمی در ادامه با تأکید بر اینکه مصرف فقط یک رفتار شخصی نیست، توضیح می‌دهد که نحوه مصرف افراد ریشه در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد: «بسیاری از رفتارهای مصرفی ما نه بر اساس نیاز واقعی، بلکه برای نشان دادن موقعیت اجتماعی، منزلت یا پایبندی به یک هویت خاص انجام می‌شود. در واقع، مردم گاهی به جای مصرف بر اساس ضرورت، بر اساس تصویر ذهنی که می‌خواهند از خود ارائه دهند، عمل می‌کنند.»
او با بیان اینکه الگوهای مصرفی ما از دوران کودکی و از طریق نهادهایی مانند خانواده، مدرسه، رسانه و حتی محیط‌های عمومی شکل می‌گیرد، می‌گوید: «این نهادها، آگاهانه یا ناآگاهانه، ما را با سبک‌هایی از زندگی و مصرف آشنا می‌کنند که بعدها به عادت‌های روزمره ما تبدیل می‌شوند. بنابراین، اصلاح الگوی مصرف نیازمند مداخله‌ای ساختاری، برنامه‌ریزی‌شده و گسترده است که باید از آموزش‌های پایه‌ای آغاز شده و تا سطح سیاست‌گذاری فرهنگی و رسانه‌ای ادامه یابد. خوشبختانه مردم ما فرهنگ‌پذیر هستند و آمادگی بالایی برای پذیرش ارزش‌های مثبت جدید دارند.
اگر آموزش‌ها مستمر و با نیازهای امروز هماهنگ باشد، می‌توان امید داشت که الگوهای مصرف نیز به سمت پایداری و مسئولیت اجتماعی حرکت کنند. اگر آموزش به اندازه‌ای ریشه‌دار و مداوم باشد که خانواده‌ها در زمان خرید و پخت غذا به جای «مبادا کم بیاید» به «چقدر نیاز داریم» فکر کنند، می‌توان امیدوار بود که جامعه‌ای آگاه‌تر، سالم‌تر و مسئول‌تر از نظر مصرف خوراکی‌ها و مواد غذایی سالم داشته باشیم.»

بازگشت به فهرست