JAI NewsRoom مدیریت

کارگاه مروری تاریخی- نظری بر سیاست‌گذاری اجتماعی برگزار شد

30 اردیبهشت 1404 | 11:46
کارگاه مروری تاریخی- نظری بر سیاست‌گذاری اجتماعی برگزار شد

به گزارش آتیه‌آنلاین، در بخش نخست این کارگاه علمی، یاسر باقری، عضو هیات علمی گروه سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران با رویدادنگاری تحولات این حوزه، به بررسی مطالعات نظامات اجتماعی پیش و پس از شکل‌گیری دولت مدرن پرداخت. وی در بخش نخست این کارگاه، تأثیرات انقلاب فرانسه و شعارهای کلیدی «آزادی،برابری و برادری» بر شکل‌گیری مفاهیم اولیه سیاست‌گذاری اجتماعی را تحلیل کرد.

از جمله سرفصل‌های مطرح‌شده در این نشست، مرور سه جریان اصلی تکوین دولت رفاه بود: جریان اول: شکل‌گیری دولت رفاه در سنت آلمانی و نقش بیمه اجتماعی؛ جریان دوم: تحولات دولت رفاه در ایالات متحده و نظام تأمین اجتماعی؛ جریان سوم: تجربه بریتانیا در ایجاد دولت رفاه و پیوند آن با سیاست اجتماعی.

باقری با تأکید بر ضرورت شناخت ریشه‌های تاریخی سیاست‌گذاری در ایران، افزود: «بررسی این سیر تحولات نه‌تنها درک عمیق‌تری از چالش‌های کنونی ارائه می‌دهد، بلکه راهبردهایی برای بهبود فرآیندهای امروزی پیش رو می‌گذارد.»
این کارگاه آموزشی که با استقبال پژوهشگران، دانشجویان و فعالان حوزه سیاست‌گذاری همراه بود، به عنوان نخستین گام در تقویت گفتمان علمی پیرامون مسائل اجتماعی ایران طراحی شده است.

سیاست اجتماعی در ایران

باقری در بخش دوم این کارگاه بر ضرورت بازخوانی تاریخی و حقوقی نهادهای مرتبط با سیاست‌های اجتماعی ایران تأکید کرد و شهرداری‌ها را به عنوان یکی از نخستین نهادهای پیش‌برنده مداخلات اجتماعی در کشور معرفی کرد.  

به گفته وی، حوزه تأمین‌اجتماعی در ایران عموماً با بیمه‌ها و قوانین مرتبط با آن تعریف می‌شود، اما این مفهوم را می‌توان از منظر «حقوق اجتماعی- سیاسی» یا «حقوق مدنی» نیز تحلیل کرد که در این صورت، ابعاد پیچیده‌تری پیدا می‌کند. با این حال، تمرکز اصلی در ایران بر نهادهای قانونی و اجرایی بوده است. 

باقری با اشاره به جایگاه تاریخی شهرداری‌ها (بلدیه) در ایران، توضیح داد: شهرداری‌ها نخستین نهادهایی بودند که نقش شبه‌دولت رفاه را ایفا کردند. آنها از ابتدا با مداخله در بازار، تثبیت قیمت‌ها و تنظیم‌گری اقتصادی آغاز به کار کردند.

وی افزود: پیشینه این نهاد به تجربه‌های مشابه در امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد، اما در ایران، شهرداری به عنوان نهادی مدرن و اثرگذار در حوزه اجتماعی، به ویژه پس از تشکیل مجلس، شکل گرفت. 

استاد دانشگاه تهران، نهادهای بیمه اجتماعی را به عنوان ساختارهای منسجم‌تر و قانونمند در حوزه تأمین اجتماعی معرفی کرد و گفت: اگرچه شهرداری‌ها نخستین گام‌ها را برداشتند، اما نهادهای بیمه‌ایِ پس از آن، به ویژه پس از تصویب قوانین مرتبط، چارچوب رسمی‌تری برای حمایت‌های اجتماعی ایجاد کردند.

وی با تمرکز بر تاریخ راه‌آهن ایران، پیوندهای عمیق توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل با تحولات اجتماعی، آموزشی و بهداشتی در کشور بررسی کرد.

باقری با اشاره به نقش محوری آلمان در شکل‌گیری راه‌آهن ایران، تأکید کرد: ورود آلمان‌ها به ایران تنها محدود به راه‌سازی نبود، بلکه این همکاری‌ها بستری برای ایجاد نهادهای مدرن در حوزه‌های درمان، آموزش، و رفاه اجتماعی شد.

به گفته باقری، راه‌آهن به‌عنوان یک پروژه زیربنایی، به‌مرور تبدیل به عاملی برای تأسیس نهادهایی مانند درمانگاه‌ها، مراکز آموزشی، و برنامه‌های حمایتی برای کودکان شد.

این پژوهشگر با انتقاد از ضعف منابع تاریخی در حوزه سیاستگذاری اجتماعی ایران، به کتابی درباره تجربه راه‌آهن ژاپن اشاره کرد و افزود: متأسفانه ما تاریخ منسجمی از فرآیندهای سیاستگذاری اجتماعی نداریم. هر گروهی روایتی پراکنده ارائه می‌دهد و حتی نهادهایی مانند صندوق‌های بازنشستگی به‌دلیل برخورداری از منابع مالی و اندیشکده‌های وابسته، توانسته‌اند روایت خود را به تاریخ عمومی گره بزنند.

استاد سیاستگذاری دانشگاه تهران با بیان اینکه جامعه ایران هنوز در گفتمان‌های قدیمی نفس می‌کشد، افزود: اگرچه تحولاتی در سال‌های اخیر رخ داده، اما برای خلق یک خوانش متفاوت از تاریخ معاصر، به پژوهش‌های عمیق‌تر و چندبعدی نیاز داریم. آنچه امروز درباره بیمه و نهادهای رفاهی می‌دانیم، تنها بخش کوچکی از این پازل پیچیده است.

باقری با اشاره به طرح بحث‌برانگیز «تعطیلی یک روز در هفته برای کارگران» در سال های اولیه قرن گذشته،گفت: پیشنهاد استراحت هفتگی کارگران با واکنش‌های گسترده و غالباً تمسخرآمیز برخی نمایندگان و منتقدان مواجه شد.

این استاد دانشگاه با اشاره به استدلال مخالفان در این زمینه گفت: آنها باور داشتند که  «پرداخت دستمزد در ازای یک روز عدم کار» منطق اقتصادی ندارد و ایران هنوز به بلوغ صنعتی لازم برای اجرای چنین سیاستی نرسیده است. به گفته آنان، الگوهای رفاهی غربی بدون تطابق با ساختار اقتصادی ایران قابل اجرا نیستند. 

وی با رد نگاه ساده‌انگارانه به این موضوع، خاستگاه چنین مطالباتی را به «پرسش اجتماعی» در اروپای قرن نوزدهم مرتبط دانست؛ زمانی که جنبش‌های کارگری با تکیه بر خواست عمومی، اصلاحاتی مانند کاهش ساعات کار و تعطیلات را به دولت‌ها تحمیل کردند.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: این مطالبات در غرب حاصل مبارزات طولانی و تغییر پارادایم صنعتی بود، اما در ایران برخی می‌خواهند آن را با شتاب و بدون درک واقعیت‌های داخلی پیاده کنند. 

این جامعه‌شناس با انتقاد از روایت‌هایی که تغییرات تاریخی ایران را صرفاً محصول «شورش‌های لحظه‌ای» می‌دانند، به تحلیل کیوان هریس (محقق تاریخ) اشاره کرد که وقایعی مانند شورش‌های صنعت نفت را ناشی از فشار حکومت برای اعطای امتیاز به بخشی خاص می‌داند.

باقری این نگاه را «اشتباه و سوگیرانه» خواند و افزود: نمی‌توان تمام تحولات را با الگوی اروپایی تفسیر کرد. مثلاً در همان صنعت نفت، خدمات باید به خود صنعت تعلق می‌گرفت، نه گروهی خاص خارج از آن. 

وی با تأکید بر تفاوت‌های ساختاری ایران با کشورهایی مانند آلمان، هشدار داد که کپی‌برداری از مدل‌های خارجی بدون توجه به بسترهای داخلی محکوم به شکست است: «ما هنوز در مرحله‌ای نیستیم که بتوانیم ایده‌های رفاهی پیشرفته را با همان منطق غربی اجرا کنیم. اول باید صنعتی‌شدن را به معنای واقعی درک کرده باشیم». 

به گفته باقری، هرچند حرکت به سمت بهبود حقوق کارگران ضروری است، اما این مسیر نیازمند مطالعات عمیق‌تر و ایجاد تغییرات تدریجی در ساختار اقتصادی است.

این استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: «نمی‎توان با تحمیل خوانش‌های وارداتی، نسخه‌ای ناهمگون با واقعیت‌های ایران پیاده کرد. باید از خود جامعه آغاز کنیم». 

وی با اشاره به چالش‌های موجود در نظام سیاستگذاری کشور، به تحلیل روندهای تاریخی و اجتماعی پرداخت که به شکل‌گیری نهادهای امروزی منجر شده است. 

این تحلیلگر مسائل اجتماعی با مرور تاریخچه نهادهای دولتی در ایران، تأکید کرد  که دولت‌ها همواره پیشگام در اجرای سیاست‌ها بوده‌اند، از همین رو است که «کارمند دولت در ذهنیت تاریخی ما، هنوز با امتیازاتی خاص تصور می‌شود. اولین گروه‌هایی که تحت پوشش برنامه‌های جدید قرار می‌گیرند، معمولاً کارمندان دولت هستند و سپس این سیاست‌ها به تدریج به سایر اقشار تسری پیدا می کند.» 

وی با اشاره به مثال بیمه اجتماعی توضیح داد: در گذشته، تنها کارمندان دولت از خدمات بازنشستگی و بیمه بهره‌مند می‌شدند، اما امروزه شاهد گسترش تدریجی این پوشش به گروه‌های دیگر هستیم. 

باقری در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به نقش جنبش‌های کارگری در دهه ۱۳۲۰ و تأثیر جریان‌های چپ مانند حزب توده بر شکل صندوق های بیمه ای در ایران گفت:« از دهه ۱۳۲۰، صدای کارگران به‌طور جدی‌تر شنیده شد. جریان‌های چپ با قدرت به میدان آمدند و خواسته‌های اجتماعی را به مسائل سیاسی گره زدند.»

به گفته او، این پیوند تاریخی میان فعالیت‌های سیاسی و مطالبات اجتماعی، هنوز در شکل‌گیری برخی سیاست‌ها تأثیرگذار است. 

باقری با اشاره به بررسی تفاوت میان «مسأله اجتماعی» و «مسأله سیاست‌گذاری اجتماعی» تأکید کرد، این دو مفهوم لزوماً همسو نیستند.

وی با اشاره به شکاف موجود بین افکار عمومی و سازوکارهای سیاست‌گذاری، گفت: مسأله اجتماعی می‌تواند در افکار عمومی شکل بگیرد، اما تبدیل شدن آن به یک اولویت در سیاست‌گذاری اجتماعی نیازمند الزامات ساختاری و سیاسی است که همواره محقق نمی‌شود.

چندلایه‌بودن نظام بیمه و حمایت اجتماعی

باقری با اشاره به پیچیدگی نظام تأمین اجتماعی در ایران، به قانون فعلی تأمین اجتماعی اشاره کرد که حداقل شرایط را برای بهره‌مندی از مزایا تعیین می‌کند، اما در عمل با چالش‌های اجرایی روبه روست.

وی افزود: هم اکنون نظام بیمه‌ای در ایران چندلایه است. برای مثال، صندوق‌های مختلف با سازوکارهای متفاوت فعالیت می‌کنند، اما پایداری مالی برخی از این نهادها محل تردید است. این موضوع به ویژه در سال‌های اخیر با فشارهای اقتصادی تشدید شده است. 

این استاد دانشگاه تهران به نقش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد، بنیاد شهید و بنیاد برکت در نظام رفاهی ایران اشاره کرد و گفت: این نهادها با بودجه‌های کلان، خدمات حمایتی ارائه می‌کنند، اما پراکندگی و نبود هماهنگی میان آن‌ها، در پیچیده‌ترشدن مسأله فقر و نابرابری بی‌تأثیر نبوده است.

باقری با اشاره به تحولات اقتصادی سال‌های اخیر، به ویژه از سال ۱۳۹۶ به بعد، افزود: از این سال به بعد، شاهد جهش قابل توجه خط فقر و افزایش جمعیت زیرخط فقر بودیم. برآوردها نشان می‌دهد، حدود ۳۰ درصد از جمعیت کشور در دام فقر گرفتار شده‌اند، سیاست‌های فعلی به نظر می رسد پاسخگوی این حجم از بحران نیستند.

جمع‌بندی: ضرورت بازتعریف سیاست‌های اجتماعی 

به گفته این پژوهشگر حوزه رفاه و تأمین اجتماعی، مسأله ایران در حوزه سیاست‌گذاری اجتماعی، «خاص» و نیازمند بازنگری اساسی است.

این کارگاه تخصصی بار دیگر ضرورت توجه به داده‌محوری، شفافیت آماری و لزوم یکپارچه‌سازی نظام تأمین‌اجتماعی را به عنوان پیش‌نیازهای حل بحران فقر در ایران برجسته کرد.

بازگشت به فهرست