پشت پرده افزایش دوباره تعداد مراجعات به درمان تامین اجتماعی در پساکرونا
به گزارش آتیهآنلاین، ارائه خدمات درمانی رایگان تأمیناجتماعی بهویژه در شرایط گرانی خدمات مذکور در بخشهای خصوصی سالانه رو به افزایش است. اما آمارها نشان میدهد، در دوره کرونا طی سال ۱۳۹۹ میزان مراجعه به مراکز درمانی با کاهش مواجه شده است.
براساس آمار مقایسهای میتوان گفت؛ در سال ۱۳۹۷ تعداد ۱۴۳ میلیون و ۸۸۹ هزار و ۴۶۶ مراجعه سرپایی به پزشکان و خدمات پاراکلینیک در مراکز ملکی سازمان انجام شده است. این میزان مراجعه در سال ۹۸ با شیوع کرونا در کشور به ۱۳۹ میلیون و ۴۵۵ هزار و ۳۳۷ مورد کاهش یافته و در سال ۱۳۹۹ با اوجگیری بیماری به ۹۵ میلیون و ۲۰۱ هزار و ۳۲۳ مورد مراجعه رسیده است. اما با فروکش کردن کرونا شاهد روند رو به افزایش مراجعات به مراکز ملکی تأمیناجتماعی هستیم بهنحوی که در سال مذکور مجموع مراجعه سرپایی به پزشکان و خدمات پاراکلینیک به ۱۱۹ میلیون و ۶۰۳ هزار و ۲۸۱ مورد فزونی یافته است.
علت اصلی کاهش مقطعی مراجعات به شرایط حاد همهگیری کرونا و قرنطینه شدن افراد باز میگردد. اما این رویداد در عینحال واقعیتی را خود مستتر دارد و آن نمایان شدن مسئله القائات برای برخورداری از خدمات درمانی و دارویی است.
درحال حاضر دسترسی رایگان به خدمات درمانی، پنجرهای را به سوی بیمهشدگان گشوده است که بدون هیچ محدودیتی از خدمات مذکور برخوردار شوند و آزادانه برای انجام معاینات دورهای و درمانهای عمومی و تخصصی از پزشکی به پزشک دیگر مراجعه کنند. این درحالی است که منابع و مصارف تأمیناجتماعی بدون کمک ریالی از دولت و تنها از محل حقبیمهها تأمین میشود. در نتیجه هزینههای درمانی بیمهشدگان نیز از محل حقبیمه ۹/بیستوهفتم و از جیب کارگران با مشارکت کارفرمایان فراهم میشود. به بیان دیگر از جیب کارگران برای درمان خود و خانواده آنها صرف میشود. اما در این میان دسترسی بدون محدودیت به خدمات درمانی تحت پوشش در مراکز طرف قرارداد تأمیناجتماعی و خدمات رایگان در مراکز ملکی، شرایطی را بهوجود آورده است که برخی بیمهشدگان مراجعات مکرر به مراکز درمانی و ویزیت پزشکان دارند. حال اینکه خدمات درمانی در بسیاری از کشورهای پیشرفته نظاممند شده و در قالب پزشک خانواده و نظام ارجاع ارائه میشود. کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، ایتالیا، آلمان و انگلستان هرکدام بهطور میانگین بیش از ۵۰ سال است که اجرای برنامه پزشک خانواده را آغاز کردهاند و بیشترین خدمات درمان بیماریهای قلبی عروقی، فشارخون، دیابت، امفیزم و برونشیت، آسم و اضطراب توسط پزشکان خانواده انجام میشود. اجرای این طرح بار عظیمی از هزینههای درمان غیرضروری را از دوش نظامهای سلامت کشورها برداشته است. در کشور ما اجرای برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع در سال ۱۳۸۴ کلید خورد و پس از اجرای آزمایشی نسخه صفریک، نسخه صفر۲ این طرح در استانهای فارس و مازندران درحال اجرا است. اجرای این طرح پس از گذشت فراز و فرودهایی در سال جاری مورد تاکید وزارت بهداشت قرار گرفته است. براین اساس دوره جدید طرح پزشک خانواده در مرحله اجرا قرار دارد و فاز اول آن بر روستاها و شهرهای کوچک با جمعیت کمتر از ۲۰ هزار نفر تمرکز دارد. پیشبینی میشود که تا پایان سال جاری ۳۰ میلیون نفر تحت پوشش نظام پزشک خانواده و ارجاع قرار گیرند. برای بهرهمندی از خدمات سلامت کامل، درنظر است هر سه سطح خدمات این طرح بهدرستی انجام شود. در سطح اول که معطوف به خدمات اولیه در روستاهاست، پزشکان عمومی و مراقبان سلامت، مراقبت از مردم را برعهده دارند. در سطح دوم، کلینیکهای تخصصی با حضور پزشکان متخصص و فوقتخصص بهصورت سرپایی به بیماران خدمت ارائه میکنند. در صورتی که نیاز به بستریشدن باشد، باید این روند از طریق همان نظام ارجاع ادامه یابد و بیمار به سطح سوم یعنی بیمارستانها منتقل شود.
سازمان تأمیناجتماعی تعامل و همکاری گستردهای با نظام سلامت و وزارت بهداشت برای استقرار مراقبتهای مدیریت شده در قالب برنامههایی مانند پزشک خانواده، مراقبت سلامت و نظام ارجاع دارد. تأمیناجتماعی همچنین برای پاسخگویی شایسته به افراد تحت پوشش، برقراری عدالت در دسترسی به درمان و بهینه کردن منابع و مصارف، اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع داخلی را در فراز برنامههای درمانی خود قرار داده و اجرای این طرح از سوی مدیرعامل سازمان تاکید شده است.
نظام ارجاع داخلی تأمیناجتماعی سه هدف مهم را دنبال میکند؛ در این نظام با تشکیل پرونده برای بیماران، بسیاری از مشکلات بهویژه بیماریهای مزمن، تحت کنترل قرار گرفته و از عوارض بلندمدت بیماری کاسته میشود. این مسئله میتواند ثمرات ارزشمندی داشته باشد که مهمترین آن حفظ سلامتی افراد جامعه و کاهش دغدغههای درمان برای بیمار و خانواده وی است.
دومین هدف مهم نظام ارجاع، صرفهجویی در هزینههای درمانی، دارویی و تشخیصی است. درحال حاضر یک بیمار میتواند به چند پزشک مراجعه کند و از طریق هریک از پزشکان از خدمات درمانی، دارویی و تشخیصی مانند گرفتن تصاویر رادیولوژی و آزمایش بهرهمند شود. این اقدامات تکراری میتواند هزینههای گزافی را در دامان نظام سلامت، تأمیناجتماعی و جامعه درمانی قرار دهد. اما در نظام ارجاع این اقدامات از نظم و ترتیب برخوردار شده و ساماندهی میشود.
سومین هدف نظام ارجاع داخلی، جلوگیری از مراجعه غیرضروری به متخصصان تعیین شده است. برآورد میشود بین ۵۰ تا ۷۰ درصد افرادی که به متخصصان مراجعه میکنند، بهواقع نیازی به ویزیت متخصصان ندارند. بنابراین از طریق نظام ارجاع، بیماران در کانال درست خدمات قرار گرفته و بهصورت هدایت شده تحت درمان قرار میگیرند.
