صدای پای «سالمندی» در کوچه های بازار کار
به گزارش آتیهآنلاین، بر اساس نتایج بررسی های اخیر مرکز آمار ایران، جمعیت کشور در سال جاری ۸۶ میلیون و ۵۶۲ هزار نفر برآورد شده که از این تعداد، ۴۲.۹ میلیون نفر را زنان و ۴۳.۶ میلیون نفر را مردان تشکیل میدهند. در هرم ترسیم شده در سیمای جمعیت ایران در سال ۱۴۰۴، نسبت سالمندی زنان، ۸.۴ درصد و نسبت سالمندی مردان ۷.۲ درصد است. به این معنا که در سال جاری، ۸.۴ زنان و ۷.۲ درصد مردان کشور در سن سالمندی به سر میبرد و بدون تردید نیاز به مراقبتهای حمایتی از جمله پرداخت مستمری، درمان و رفاهیات دارند.
نشانه های بحران
آیا افزایش جمعیت سالمند به همراه کاهش جمعیت در سن کار، نشانههای یک بحران جدی است و باید زنگهای خطر را به صدا دربیاورد؟
آنچه اهمیت دارد، جمعیت در سن کار است. براساس گزارش مرکز آمار، ۲۹.۸ میلیون مرد و ۳۰.۶ میلیون زن در سال جاری در سن کار هستند؛ این شاخص، جمعیت فعال کشور برای درآمدزایی و رشد تولید ناخالص ملی را نشان میدهد؛ اما نمودارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که جمعیت زیر ۲۹ سال به نسبت سنین بالاتر، کمتر است. بیشترین تراکم جمعیتی در بازههای سنی ۳۵ تا ۳۹ و ۴۰ تا ۴۴ سال متمرکز شده است، جمعیتی که بدون تردید در یک بازه ۱۵ تا ۲۰ ساله آینده به خیل سالمندان و مستمریبگیران خواهند پیوست.
این دادهها نشان میدهد، در سالهای اخیر نرخ زاد و ولد و به تبع آن جوانی جمعیت کاهش یافته است؛ برپایه دو سرشماری اخیر رشد جمعیت کل کشور در دوره پنج ساله ۱۳۹۵-۱۳۹۰ برابر ۱.۲۴ درصد بود، اما براساس آخرین برآوردهای جمعیتی، رشد جمعیت کشور در دوره های بعدی رو به کاهش گذاشته است؛ به این ترتیب که در دوره ۱۴۰۰-۱۳۹۵ برابر ۰.۹۸ درصد و در دوره ۱۴۰۵-۱۴۰۰ برابر ۰.۷۲درصد برآورد می شود.
نتایج محاسبات، شیب کاهش میزان باروری کل ایران از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ را تایید کرد. اطلاعات ثبت احوال نشان داد میزان باروری کل ایران (برای جمعیت ایرانی) و پیش بینیهای جمعیتی مرکز آمار ایران در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به ترتیب برابر ۲.۰۹ و ۱.۹۵ و ۱.۷۴ و ۱.۶۵ و ۱.۶۵ فرزند است.
چرا نمودار نرخ باروری و تعداد فرزندان، یک نمودار نزولی است؟
«سیمین یعقوبیان» فعال صنفی زنان کارگر، عدم پایبندی دولتها به سیاستهای ابلاغی جوانی جمعیت و فقدان حمایتهای لازم از زنان را دلیل اصلی کاهش نرخ زاد و ولد در کشور دانست و به آتیهآنلاین گفت: در بخش خصوصی، یک تبعیض پنهان میان زنان و مردان برقرار است؛ به این معنا که کارفرمایان در دادن مرخصی زایمان و شیردهی به زنان کارگر امساک میورزند؛ حتی مواردی داریم که زنان کارگر به دلیل باروری به بهانه اتمام قرارداد اخراج شده و با چوب تعدیل از بازار کار رانده شدهاند.
او افزود: وقتی «حمایت از فرزندآوری» در بازار کار عینیت ندارد و به اندازه کافی نیست، میل به باروری و فرزندآوردن در زنان به خصوص زنان متعلق به دهکهای کمدرآمد کاهش مییابد. زنان کارگر از حمایتهای قانونی برخوردار نیستند.
یعقوبیان، پایین بودن سطح کلی دستمزدها و درآمد خانوارها به نسبت هزینههای زندگی، فقدان امنیت شغلی و امید به آینده و رواج بیثباتکاری را از عوامل تضعیفکننده دیگر دانست و تصریح کرد: مزدبگیران به آینده شغلی خود اطمینان ندارند؛ با دستمزدهای زیر خط فقر توان اداره هزینههای زندگی خانواده نیست و بیکاریهای ناخواسته در کمین کارگران نشسته؛ برآیند این عوامل، نرخ ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری را کاهش میدهد و باعث میشود میل به تجرد به نسبت دهههای قبل بیشتر باشد.
او وجود رفاه نسبی و عدالت در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را عامل رشد پنجره جمعیتی ۳۰ تا ۴۴ سال برشمرد و تاکید کرد: تا وقتی مولفههای شغلی و زیستی اکثریت مردم تغییر نکند، نمیتوان به تحول مثبتِ «سیمای جمعیت کشور» امید چندانی داشت.
در حال حاضر، ۶.۸ میلیون نفر از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند؛ افزایش جمعیت سالمندان در کنار کاهش نرخ فرزندآوری، زنگهای هشدار را برای مقامات مسئول به صدا درآورده است؛ در این شرایط، چارهای نیست جز اینکه سیاستهای حمایتی به نفع گسترش رفاه و امنیت خاطر طبقات مختلف مردم متحول شود.